۱۳۹۲ اردیبهشت ۱۲, پنجشنبه

بی‌حیا!

رفتم داروخونه. به دختره گفتم خانوم لوبریکانت دارین؟ دختره 7  8 تا رنگ عوض کرد!
- لوبریکانت؟ ها...اِ... لوبریکانت؟ ( با هر لوبریکانت گفتن علائم حیاتیش ضعیف تر میشد) برا چی میخای؟
- خانوم برا چی میخوان لوبریکانتو؟
- برا بی حسی میخواین دیگه؟
- بله خانوم. بله ( خاک بر سرت کنم خانوم. خاک بر سرت کنم)
- داریم 12 تومنه. اونور هم هست 20 تومن. اگه بخواین باید از اونور از اون آقاهه بگیرین
- باشه خدافظ
( پچ پچ دختره با همکارش: دیدی چی میخواست؟!! وای مگه چند سالش بود؟؟...)
مگه تجهیزات جاسوسی ازت خواستم یا نمیدونم تقاضای ازدواج کردم ازت! خب اینطوری کنی این ملت ما همینطوری تو گوشش فرو نمیره کاندوم استفاده کنن، دیگه با این برخورد اصن طرف قید کاندوم و اینارو میزنه. حالا خوبه کاندوم نخواستم. والا بعضی ملت اُسکل و بی امکانات مثل ما، از لوبریکانت برا خودارضایی استفاده میکنن. واللاااا به خدا فکرای بد میکنین در مورد آدما.
اصن شما هم لنگه ی اون دختره. والا به قرآن مجید! اصن تورات کبیر!
حالا مگه من چن سالمه که اونطوری گفت؟!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر