۱۳۹۲ بهمن ۱۳, یکشنبه

مادرم و پسر همجنسخواهش

سلاام. خیلی وقته وبلاگمو آپ نکردم. افتاده بودم گوشه کمدم. همون جا که عروسکامو نگه میدارم. حالا چی شد اومدم سراغ وبلاگم؟! بعضی حرفا هست فقط اینجا راحتم بگم!
 
مامانم مراسم گی پراید دیده میگه نیما یکم شورشو در نمیارین؟؟!!! منم توضیح دادم که نمادین و ایناس.

بعد یه فامیل داریم خیلی مذهبی و آدم با خدایی ه. خیلی هم آدم خوبیه. حالا نه اینکه بگم آدم مذهبی حتما آدم خوبی هم هستا. نه! ولی آدمیه که خیلی به بقیه خوبی میکنه. حالا به خاطد اعتقاداتش یا چیز دیگه به من ربطی نداره. مسئله اینجاس که پسرش گی هستش. و وقتی میگم گی یعنی از هزار کیلومتری میفهمی گی هستش. حالا شایدم ترنس باشه نمیدونم. بعد مامانم میگه فک کنم خدا داره باباشو امتحان میکنم
فک کنم مامانم منم فک میکنه خدا داره امتحانش میکنه. اگه این فکر کمکش کنه که آرامش داشته باشه و با همجنسخواه بودن من راحت تر کنار بیاد خب خیلی خوبه. البته الان خیلی خوب شده. خیلی کنار اومده. خوشحالم.دوسش دارم ♥

۴ نظر: