امروز خبر
آزادي نسرين ستوده رو كه شنيدم از طرفي خوشحال شدم بابت آزاديش، از طرف ديگه ياد آرمين
افتادم و دلم گرفت.
تا چند
هفته بعد از مرگش هي ميرفتم عكس پروفايلشو نگا ميكردم؛
يه گل نرگس
گوشه عكسش به ياد نسرين ستوده
پست هاش
يه درميون درباره نسرين ستوده بود
آرمين تو
تنهايي مرد. تو تنهايي خودكشي كرد
هيچ وقت
كافهكا يادم نميره. چقد با آهنگ بوي جوي موليان گريه كرديم
جلوي مسجد
هفت تير از پشت يهويي اومد از لپم گاز گرفت...
آرمين
فريد؛
يادگاريت،
عروسك لاكپشت سبز رنگ كه تو راه اومدن پيش من
از مترو خريده بودي
هنوز پيشمه
يه بار از خودكشي حرف زدي؛
بهت گفتم يادت روز اول آشناييمون وقتي فهميدي منم مث خودت خردادي هستم گفتي پرچم خردادي ها هميشه بالاست،
بعد من تو جواب حرفت كه قصد خودكشي داشتي گفتم نزار پرچممون بياد پايين،بالا نگهش دار
توام جواب دادي : ديدي وقتي يه پسر نوك انكشتش رو بكشه پشتت رو كمرت چه حسي داري، الان اون حس رو پيدا كردم....
آرمين رفتي و
خودت انتخاب كردي بري...
آرمين روحت
شاد
هممم. من اینجا نظر داده بودم هفته ی قبل.
پاسخحذفنیست :(
:*
پاسخحذف